روایت و گفتگوهای ۱۰ دقیقه اول فیلم «پاپیون»
راوی:
فارسی: برای گناه قتل، دولت فرانسه شما را به حبس ابد در مستعمرهی جزایی گویان فرانسه محکوم میکند. شما دیگر بخشی از دنیای آزاد نیستید، و از امروز، به عنوان زندانی، هیچ حقی ندارید. شما دیگر چیزی جز یک شماره نیستید.
فارسی: برای گناه قتل، دولت فرانسه شما را به حبس ابد در مستعمرهی جزایی گویان فرانسه محکوم میکند. شما دیگر بخشی از دنیای آزاد نیستید، و از امروز، به عنوان زندانی، هیچ حقی ندارید. شما دیگر چیزی جز یک شماره نیستید.
انگلیسی: For the crime of murder, the French government sentences you to life imprisonment in the penal colony of French Guiana. You are no longer part of the free world, and from this day forward, as prisoners, you have no rights. You are nothing but a number now.
سوئدی: För brottet mord dömer den franska regeringen er till livstids fängelse i straffkolonin i Franska Guyana. Ni är inte längre en del av den fria världen, och från och med idag, som fångar, har ni inga rättigheter. Ni är nu bara ett nummer.
- For the crime of murder, the French government sentences you to life imprisonment in the penal colony of French Guiana.
- You are no longer part of the free world, and from this day forward, as prisoners, you have no rights.
- You are nothing but a number now.
معنی ساده:
- جمله اول: به خاطر قتل، دولت فرانسه شما را به زندان ابد در گویان فرانسه میفرستد.
شرح: فرد به دلیل قتل برای همیشه زندانی میشود. - جمله دوم: شما دیگر آزاد نیستید و هیچ حقی ندارید.
شرح: فرد زندانی شده و حقوقش گرفته شده است. - جمله سوم: شما فقط یک شماره هستید.
شرح: در زندان، فرد هویت خود را از دست میدهد و فقط یک شماره است.
۲. جملات ساده برای هر کلمه کلیدی
برای هر کلمه، ۵ جمله بسیار ساده به انگلیسی میسازم که برای آموزش مناسب باشد. هر جمله با معنی فارسی همراه است.
۱. Crime (جرم)
- Stealing is a crime.
معنی: دزدی یک جرم است. - He did a crime.
معنی: او یک جرم کرد. - Crime is bad.
معنی: جرم بد است. - Police stop crime.
معنی: پلیس جرم را متوقف میکند. - She saw a crime.
معنی: او یک جرم دید.
۲. Murder (قتل)
- Murder is very bad.
معنی: قتل خیلی بد است. - He did a murder.
معنی: او یک قتل کرد. - Police found a murder.
معنی: پلیس یک قتل پیدا کرد. - Murder is a big crime.
معنی: قتل یک جرم بزرگ است. - She read about murder.
معنی: او درباره قتل خواند.
۳. Government (دولت)
- The government makes laws.
معنی: دولت قانون میسازد. - I like the government.
معنی: من دولت را دوست دارم. - Government helps people.
معنی: دولت به مردم کمک میکند. - She works for government.
معنی: او برای دولت کار میکند. - Government builds schools.
معنی: دولت مدرسه میسازد.
۴. Sentences (محکوم میکند / احکام)
- Judge sentences bad people.
معنی: قاضی افراد بد را محکوم میکند. - He got two sentences.
معنی: او دو حکم گرفت. - Sentences are for crimes.
معنی: احکام برای جرایم هستند. - She read the sentences.
معنی: او احکام را خواند. - Sentences can be long.
معنی: احکام میتوانند طولانی باشند.
۵. Life imprisonment (حبس ابد)
- Life imprisonment is long.
معنی: حبس ابد طولانی است. - He got life imprisonment.
معنی: او حبس ابد گرفت. - Life imprisonment is hard.
معنی: حبس ابد سخت است. - Murder gives life imprisonment.
معنی: قتل حبس ابد میدهد. - She fears life imprisonment.
معنی: او از حبس ابد میترسد.
۶. Penal colony (مستعمره کیفری)
- Penal colony is far.
معنی: مستعمره کیفری دور است. - He went to penal colony.
معنی: او به مستعمره کیفری رفت. - Penal colony is old.
معنی: مستعمره کیفری قدیمی است. - Prisoners live in penal colony.
معنی: زندانیان در مستعمره کیفری زندگی میکنند. - Penal colony is scary.
معنی: مستعمره کیفری ترسناک است.
۷. Free world (جهان آزاد)
- I love the free world.
معنی: من جهان آزاد را دوست دارم. - Free world is happy.
معنی: جهان آزاد شاد است. - He left the free world.
معنی: او جهان آزاد را ترک کرد. - Free world has rights.
معنی: جهان آزاد حقوق دارد. - She wants free world.
معنی: او جهان آزاد را میخواهد.
۸. Prisoners (زندانیان)
- Prisoners live in jail.
معنی: زندانیان در زندان زندگی میکنند. - He is a prisoner.
معنی: او یک زندانی است. - Prisoners need help.
معنی: زندانیان به کمک نیاز دارند. - She saw prisoners.
معنی: او زندانیان را دید. - Prisoners have no freedom.
معنی: زندانیان آزادی ندارند.
۹. Rights (حقوق)
- People have rights.
معنی: مردم حقوق دارند. - Rights are important.
معنی: حقوق مهم هستند. - He lost his rights.
معنی: او حقوقش را از دست داد. - She fights for rights.
معنی: او برای حقوق مبارزه میکند. - Rights give freedom.
معنی: حقوق آزادی میدهند.
۱۰. Number (شماره)
- He has a number.
معنی: او یک شماره دارد. - Number is on shirt.
معنی: شماره روی پیراهن است. - She got a number.
معنی: او یک شماره گرفت. - Number is for prisoner.
معنی: شماره برای زندانی است. - I see the number.
معنی: من شماره را میبینم.
افسر (در حال انتقال زندانیها به کشتی):
فارسی: به خط بشین! حرکت کنین! سریعتر!
فارسی: به خط بشین! حرکت کنین! سریعتر!
انگلیسی: Line up! Move! Faster!
سوئدی: Ställ er i led! Rör på er! Snabbare!
زندانی ۱ (به زندانی دیگر):
فارسی: میدونی کجا داریم میریم؟
انگلیسی: Do you know where we’re going?
سوئدی: Vet du vart vi ska?
زندانی ۲:
فارسی: گویان. میگن هیچکس از اونجا زنده برنمیگرده.
فارسی: گویان. میگن هیچکس از اونجا زنده برنمیگرده.
انگلیسی: Guiana. They say no one comes back alive from there.
سوئدی: Guyana. De säger att ingen kommer tillbaka levande därifrån.
۱. Say (گفتن)
- I say hello.
معنی: من سلام میگویم. - She says yes.
معنی: او بله میگوید. - They say goodbye.
معنی: آنها خداحافظ میگویند. - He says sorry.
معنی: او متأسفم میگوید. - We say thank you.
معنی: ما تشکر میکنیم.
۲. No one (هیچکس)
- No one is here.
معنی: هیچکس اینجا نیست. - No one likes rain.
معنی: هیچکس باران را دوست ندارد. - No one can run.
معنی: هیچکس نمیتواند بدود. - No one sees me.
معنی: هیچکس من را نمیبیند. - No one helps him.
معنی: هیچکس به او کمک نمیکند.
۳. Comes (آمدن)
- She comes home.
معنی: او به خانه میآید. - He comes late.
معنی: او دیر میآید. - They come today.
معنی: آنها امروز میآیند. - I come to school.
معنی: من به مدرسه میآیم. - We come early.
معنی: ما زود میآییم.
۴. Back (برگشتن)
- I go back home.
معنی: من به خانه برمیگردم. - She comes back soon.
معنی: او بهزودی برمیگردد. - He runs back fast.
معنی: او سریع برمیگردد. - They walk back slowly.
معنی: آنها آرام برمیگردند. - We go back now.
معنی: ما حالا برمیگردیم.
۵. Alive (زنده)
- He is alive.
معنی: او زنده است. - The cat is alive.
معنی: گربه زنده است. - They stay alive.
معنی: آنها زنده میمانند. - I feel alive.
معنی: من احساس زنده بودن میکنم. - She looks alive.
معنی: او زنده به نظر میرسد.
۶. There (آنجا)
- I live there.
معنی: من آنجا زندگی میکنم. - She goes there.
معنی: او آنجا میرود. - They play there.
معنی: آنها آنجا بازی میکنند. - He works there.
معنی: او آنجا کار میکند. - We eat there.
معنی: ما آنجا غذا میخوریم.
پاپیون (به خودش، در فکر):
فارسی: من زنده میمونم. من از این جهنم فرار میکنم.
فارسی: من زنده میمونم. من از این جهنم فرار میکنم.
انگلیسی: I’ll survive. I’ll escape this hell.
سوئدی: Jag kommer att överleva. Jag ska fly från detta helvete.
صحنه: روی کشتی، افسر به زندانیها دستور میدهد
فارسی: ساکت! اگه بخوام، همتون رو میندازم تو دریا!
فارسی: ساکت! اگه بخوام، همتون رو میندازم تو دریا!
انگلیسی: Quiet! If I want, I’ll throw you all into the sea!
سوئدی: Tyst! Om jag vill, kastar jag er alla i havet!
زندانی ۳ (به پاپیون):
فارسی: تو کی هستی؟ چرا اینجایی؟
فارسی: تو کی هستی؟ چرا اینجایی؟
انگلیسی: Who are you? Why are you here?
سوئدی: Vem är du? Varför är du här?
پاپیون:
فارسی: اسمم پاپیونـه. به جرم قتل گرفتارم کردن، ولی من بیگناهم.
فارسی: اسمم پاپیونـه. به جرم قتل گرفتارم کردن، ولی من بیگناهم.
انگلیسی: My name’s Papillon. They got me for murder, but I’m innocent.
سوئدی: Mitt namn är Papillon. De tog mig för mord, men jag är oskyldig.
دگا (به پاپیون):
فارسی: بیگناه؟ همه اینجا میگن بیگناهن. من لوئیز دگام، جعل سند کردم.
فارسی: بیگناه؟ همه اینجا میگن بیگناهن. من لوئیز دگام، جعل سند کردم.
انگلیسی: Innocent? Everyone here says they’re innocent. I’m Louis Dega, I forged bonds.
سوئدی: Oskyldig? Alla här säger att de är oskyldiga. Jag är Louis Dega, jag förfalskade obligationer.
پاپیون (به دگا):
فارسی: تو پولداری، نه؟ شاید بتونیم با هم کار کنیم.
انگلیسی: You’re rich, aren’t you? Maybe we can work together.
سوئدی: Du är rik, eller hur? Kanske kan vi samarbeta.
دگا:
فارسی: من فقط میخوام زنده بمونم. تو نقشهای داری؟
فارسی: من فقط میخوام زنده بمونم. تو نقشهای داری؟
انگلیسی: I just want to survive. Do you have a plan?
سوئدی: Jag vill bara överleva. Har du en plan?
پاپیون:
فارسی: آره، فرار میکنم. تو میتونی بهم کمک کنی.
فارسی: آره، فرار میکنم. تو میتونی بهم کمک کنی.
انگلیسی: Yeah, I’m escaping. You can help me.
سوئدی: Ja, jag ska fly. Du kan hjälpa mig.
افسر (به زندانیها):
فارسی: اگه کسی حرف بزنه، میفرستمش انفرادی!
فارسی: اگه کسی حرف بزنه، میفرستمش انفرادی!
انگلیسی: If anyone talks, I’ll send them to solitary!
سوئدی: Om någon pratar, skickar jag dem till isolering!